پنجشنبه، فروردین ۱۱، ۱۳۹۰

پروفسور ریچارد داکینز: اخلاقیات


پروفسور ریچارد داکینز: اخلاقیات مطلقی که یک انسان مذهبی معمولا ادعایش را دارد، شامل مجازات سنگسار کردن برای روابط خارج از زناشویی، مرگ برای برگشتن از دین، عقوبت دادن کسی که در روز شنبه کار کند است. اینها همه نتیجه اخلاقیاتی مطلق، مبتنی بر م...ذهب هستند. من که فکر نمی کنم دلم اخلاقیات مطلق بخواهد. من اخلاقیاتی می خواهم که برویش فکر شده، برایش استدلال آورده شده، درباره اش بحث شده و مورد نقد قرار گرفته باشد، تقریبا یک چیزی شبیه یک «طراحی هوشمند». اگر به اخلاقیاتی که در میان مردم قرن بیست و یکم پذیرفته شده است بنگرید، دیگر کسی به برده داری باور ندارد، با برابری زنان با مردان موافقند، نرمخویی با هم نوع و مهربانی با حیوانات، همه اینها چیزهایی ست که کاملا متاخر هستند. منشا این اخلاقیات ریشه بسیار اندکی در متون مقدس مسیحی یا قرآن دارد. اینها چیزهایی ست که در طول تاریخ، از طریق تبادل آرای منطقی، مباحثه جدی، تئوری های قضایی، فلسفه سیاسی و اخلاقی توسعه یافته اند. اینها از مذهب نیامده اند، تا حدی که برای اینکه بتوانیم خوبی هایی در متون مقدس پیدا کنید، مجبور هستید که دست به سوا کردن بزنید. شما از اول انجیل و قرآن شروع می کنید به جستجو و ندرتا به یک آیه بر می خورید که می شود آن را ادعای قابل قبول اخلاقی دانست، بعدش می گویید «ببینید، این مذهب (واقعی) هست» در حالی که قسمت های هولناک اش را مسکوت می گذارید و می گویید نه دیگر ما به این چیزها که اعتقادی نداریم، عقل مان رسیده. خوب معلوم هست که ما عقل مان رسیده و دیگر آن چیزها را قبول نداریم. ما دیگر این چیزها که در متون مقدس هست را به دلیل فلسفه اخلاق سکولار، و بحث منطقی نمی پذیریم.